چند تا بسیجی میرن عروسی، عرق میخورن مست میشن، بعد یکی از بسیجی هارو جو میگیره، میره میکروفون رو از دست خواننده ارکستر میگیره، میخونه،
"میخوام که با بوسه گل لبات رو پر پر کنم"؛
بعد بقیه بسیجی ها بهش چپ چپ نگاه میکنن، جا میخوره
میگه "گلهای پر پر شده رو فدای رهبر کنم..."